ضربالمثلها بخشی جداییناپذیر از فرهنگ و زبان هر ملتی هستند. در فرهنگ ایرانی نیز ضربالمثلها جایگاه ویژهای دارند و در گفتگوهای روزمره، قصهها، شعرها و حتی متون رسمی کاربرد زیادی دارند. این جملات کوتاه و پرمعنا اغلب تجربههای نسلها را در قالبی ساده و بهیادماندنی منتقل میکنند. در این مقاله به بررسی معروفترین ضربالمثلهای ایرانی و ریشههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آنها میپردازیم. با سایت ایکو همراه باشید
از این ستون به آن ستون فرجه
معنی:
گاهی با گذر زمان و صبر، گرهها باز میشوند یا فرصتهایی به وجود میآید که وضعیت فرد بهتر شود.
ریشه:
در قدیم کسانی که بدهکار بودند و توان پرداخت نداشتند، آنها را در میدان اصلی شهر به ستون میبستند تا مردم ببینند و شاید کسی بدهیشان را بپردازد. اگر تا ستون بعدی (یعنی روز بعد) کسی پیدا میشد و به کمک او میآمد، فرد نجات پیدا میکرد. بنابراین امیدواری به فردا یا گذشت زمان، گاهی مشکلگشا میشد.
آب که از سر گذشت، چه یک نی، چه صد نی
معنی:
وقتی کار از کار گذشته، زیاد بودن یا کم بودن مشکل دیگر تفاوتی ندارد.
ریشه:
این ضربالمثل ریشه در کشاورزی و آبیاری سنتی دارد. در گذشته، اگر آب از سطح زمین بیشتر از حد مجاز بالا میآمد، باعث خراب شدن کشت میشد. در این شرایط، دیگر فرقی نمیکرد آب یک وجب بالا آمده یا بیشتر؛ زمین آسیب دیده بود.
مرغ همسایه غاز است
معنی:
چیزهایی که در اختیار دیگران است، همیشه بهتر و خواستنیتر به نظر میرسد.
ریشه:
این ضربالمثل نشاندهندهی حسادت یا مقایسهگر بودن انسانهاست. در فرهنگهای مختلف، تمایل به دست یافتن به آنچه دیگران دارند، به شکلهای مختلفی بیان شده، اما در زبان فارسی، این ضربالمثل ریشه در زندگی روستایی و مقایسه ساده بین مرغ و غاز دارد.

دیگ به دیگ میگه روت سیاه
معنی:
کسی که خودش عیب یا نقصی دارد، دیگری را به همان عیب سرزنش میکند.
ریشه:
در گذشته، دیگهای چدنی و آهنی بر روی آتش قرار میگرفتند و همیشه سطح آنها سیاه بود. وقتی یک دیگ به دیگری بگوید “روت سیاه”، در واقع بهجای سرزنش دیگری، باید خودش را ببیند. کنایه از نفاق یا دورویی دارد.
دست پیش میگیره که پس نیفته
معنی:
فردی که برای پیشگیری از انتقاد یا سرزنش، خودش پیشدستی میکند و موضوعی را زودتر از دیگران مطرح میکند.
ریشه:
این مثل مربوط به زمانی است که در بحثها یا مشاجرات، افراد برای دفاع از خود، ابتدا حمله لفظی میکنند یا عیب خود را با شوخی و طنز مطرح میکنند تا دیگران فرصت انتقاد نداشته باشند.
اگر می خواهید با رفتارهایی که ارزش شما را کم می کنند آشنا شوید مقاله موجود در سایت ایکو را مطالعه کنید.
نه خانی آمده، نه خانی رفته
معنی:
هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و همه چیز به حالت قبل برگشته.
ریشه:
در دوران گذشته، اگر حاکمی (خان یا والی) برای بررسی امور به منطقهای میرفت، مردم برای آن آماده میشدند و ممکن بود تغییراتی رخ دهد. اما اگر همه چیز بدون تغییر باقی میماند و رفتوآمد بیتأثیر بود، مردم میگفتند “نه خانی آمده، نه خانی رفته”.
تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها
معنی:
شایعه و حرف و حدیث، بیدلیل به وجود نمیآید و معمولاً پشت هر حرفی، نکتهای وجود دارد.
ریشه:
این مثل بر باور مردم تکیه دارد که هیچ دود بیآتشی نیست. حتی اگر شایعهای دروغ باشد، اغلب از واقعیتی سرچشمه میگیرد.

کوه به کوه نمیرسه، آدم به آدم میرسه
معنی:
در دنیای انسانها، هیچوقت نباید کسی را بیاحترام یا حقیر شمرد چون ممکن است دوباره با او برخورد کنیم.
ریشه:
ریشه این مثل در رفتار اجتماعی و اهمیت احترام به دیگران است. حتی اگر تصور شود که ملاقات دوباره با کسی غیرممکن است، باز هم احتمال دیدار دوباره وجود دارد، برخلاف کوهها که جایشان ثابت است.
جوجه را آخر پاییز میشمارند
معنی:
نتیجهی کار در پایان مشخص میشود، نه در ابتدا.
ریشه:
کشاورزان و دامداران در گذشته، جوجهها را در بهار از تخم درمیآوردند، اما بسیاری از آنها در طول تابستان از بین میرفتند. بنابراین شمارش واقعی و ارزشگذاری، در پایان پاییز انجام میشد که زمان تثبیت تعداد باقیمانده بود.
مار از پونه بدش میاد، سر راهش سبز میشه
معنی:
گاهی آدمی از چیزی گریزان است، اما مدام با آن روبرو میشود.
ریشه:
پونه گیاهی معطر است که برای انسان مفید است، اما برخی حیوانات از جمله مارها به آن حساسیت دارند. اصطلاح کنایه از بدشانسی یا تضاد ناخواسته دارد.
اگر می خواهید بدانید چطور اعتماد به نفس بالا داشته باشیم مقاله موجود در سایت ایکو را مطالعه نماید.
با یک تیر، دو نشان زدن
معنی:
با یک کار، به دو یا چند هدف رسیدن.
ریشه:
این اصطلاح احتمالاً از شکار نشأت گرفته است، زمانی که شکارچی میتوانسته با یک تیر دو پرنده را بزند. کنایه از هوشمندی و کارایی در عمل دارد.
عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود

معنی:
فرد باهوش، از یک اشتباه دوباره آسیب نمیبیند.
ریشه:
این مثل برگرفته از داستانها یا تجربههای زندگی است که هشدار میدهد در برخورد با خطا یا خطر، باید درس گرفت و آن را تکرار نکرد.
نان به نرخ روز خوردن
معنی:
فردی که همیشه خود را با شرایط جدید هماهنگ میکند و اصولی ندارد.
ریشه:
در گذشته، نان مهمترین غذای مردم بود و نرخ آن گاهی تغییر میکرد. کسانی که فقط به دنبال منافع خود بودند و با هر تغییر، جهت خود را عوض میکردند، به “نان به نرخ روز خور” معروف بودند.
آش نخورده و دهن سوخته
معنی:
کسی که بیگناه است ولی تهمت یا عواقب اشتباهی را متحمل شده.
ریشه:
در مهمانیها یا مجالس سنتی، ممکن بود کسی ادعا کند آش نخورده ولی دهانش سوخته است! یعنی بیدلیل مورد سرزنش یا آسیب قرار گرفته. در واقع کنایه از مظلومیت یا بیعدالتی است.
نه سیخ بسوزه، نه کباب
معنی:
موقعیتی که در آن فرد میخواهد طوری رفتار کند که هیچکس ناراحت یا ضرر نکند.
ریشه:
این ضربالمثل از آشپزی سنتی گرفته شده. اگر آتش زیاد باشد، هم کباب میسوزد هم سیخ فلزی. این جمله کنایه از میانهروی، مصالحه یا احتیاط زیاد در برخورد با مسائل حساس است.
دندون اسب پیشکشی رو نمیشمرن
معنی:
وقتی چیزی بهصورت رایگان یا هدیه دریافت میکنی، نباید بیشازحد دربارهاش ایراد بگیری.

ریشه:
در گذشته، یکی از روشهای سنجش سن و سلامت اسب، نگاه کردن به دندانهای آن بود. اما وقتی اسبی را به عنوان هدیه دریافت میکردند، نشانهی بیادبی بود اگر گیرنده به دندانهای اسب نگاه کند تا سن آن را بفهمد.
کار از کار گذشته
معنی:
دیگر کاری برای جبران یا اصلاح وضعیت نمیتوان انجام داد.
ریشه:
این ضربالمثل برگرفته از حالاتی است که فرصت طلایی از دست رفته و حتی اگر افراد متوجه اشتباه خود شوند، دیر شده است. در فرهنگ ایرانی تأکید زیادی بر فرصتشناسی و استفاده از موقعیتها وجود دارد.
نظرات کاربران